روایت پژمان جمشیدی از حواشی فوتبالی پشت صحنه فیلمها/ حضور در دربی با هیچ پدیدهای قابل قیاس نیست/ آرزو دارم سرمربی یک تیم بزرگ شده است
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۳۶۶۶۸
خبرورزشی – پژمان جمشیدی شاید این روزها محبوبترین اکتور سینمای ایران است. بازیگری که در روزهای ابتدایی ورودش به عرصه هنر، بیاعتناییها، بیتفاوتی و بیمهریهای زیادی دید؛ ولی دلسرد نشد. هنرمندی که برای ما ورزشینویسها همچنان همان پژمان صمیمی گذشته است، حالا برای خود جایگاهی محترم و محکم در سینما باز کرده و به اعتبار و تضمین گیشه تبدیل شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تیم سابقتان سایپا به دسته اول سقوط کرد. احساستان چه بود؟
از سقوط سایپا خیلی ناراحتم. سایپا لایق چنین اتفاقی نبود با توجه به سبقه و سابقه قابل اعتنایی که در لیگ آزادگان و لیگ برتر داشت. در لیگ آزادگان دو بار و در لیگ برتر یک بار قهرمان ایران شد و قهرمانی جام حذفی را هم در کارنامه دارد و تیمی پرافتخار محسوب میشود. تیمی مهم در فوتبال ما محسوب میشد و بازیهای این تیم مقابل پرسپولیس و استقلال، دیدنی از آب درمیآمد و بازیکنان بسیاری را هم به فوتبال ما داد. زمانی که در سایپا بودم همیشه بازی مقابل استقلال و پرسپولیس بازیهای جذابی میشد. زمانی هم که به پرسپولیس رفتم بازی مقابل سایپا همیشه بازی سختی بود و همین نشان میداد این تیم برای فوتبال ما مهم بود. امیدوارم با مدیریت درست و انتخابهای درستتر در زمینه سرمربی و بازیکن، سایپا به لیگ برتر برگردد که جایش بالاترین سطح فوتبال ماست.
ماندگارترین لحظه فوتبالیتان چه زمانی بود؟
گلی که برای تیم ملی به گرجستان زدم. اگرچه آن گل در بازی دوستانه زده شد؛ اما همان گل برایم بسیار مهم بود چون مهر تاییدی به توانمندی فوتبای من بود تا جام ملتهای آسیا در لبنان در اردوی تیم ملی باشم. بازی با گرجستان تقریبا حکم انتخابی برای بازیکنان تیم دوم پیدا کرده بود و خوشحالم که عملکرد مناسبی در آن بازی داشتم. همان بازی باعث شد من در فهرست ۲۳ نفره تیم ملی برای جام ملتها قرار بگیرم و این در کارنامه من باقی ماند و نکتهای که این حضور را شیرینتر میکرد این بود که من از سایپا به تیم ملی رسیده بودم نه از دو تیم مهم تهران و همین نشان میداد که چقدر برای پیراهن تیم ملی زحمت کشیدم.
دلتان برای کدام همبازیتان در فوتبال تنگ شده است؟
دلم برای همه آنها که همتیمی من بودند تنگ میشود. دلم برای همه روزهای قشنگ فوتبال تنگ میشود و برای مهرداد (میناوند) و علی (انصاریان) بیشتر چون میدانم دیگر آنها را نمیبینم و این حسرت تا آخرین روز زندگیام با من خواهد بود. برای همه همتیمیها دلم تنگ میشود. هر چند وقت با بهنام (ابوالقاسمپور) حرف میزنم. اما دلم برای حامد کاویانپور، داود فنایی و خیلی از همبازیها تنگ شده است. نمیتوانم اسم همه آنها را ببرم ولی دلم برای همهشان تنگ شده است. چون با این بچهها بزرگ شدم و بیشتر از آنکه خانوادههایمان را ببینیم در کنار هم بودیم و همدیگر را میدیدیم. هر بار که به یاد آن روزها میافتم یک لبخند تلخ روی لبانم مینشیند. لبخند برای اینکه عجب روزهای شگفتانگیزی بود. و تلخ از این بابت که آن روزهای خارقالعاده دیگر تکرار نخواهد شد.
در زمان بازیهای تیم ملی یا پرسپولیس احساسی میشوید؟
بیتشر هیجانزده میشوم چون دوست دارم هر دو تیم به برتری برسند. طبیعتا وقتی تیمی را دوست داری قطعا عصبانی یا خوشحال میشوی و من هم این گونه هستم. البته اگر گلهای مهمی هم زده شود شاید احساسی هم بشوم.
همه میگویند با این قرعه آسان به راحتی به جام جهانی میرویم. به نظر شما با این مربی از مرحله گروهی جام جهانی صعود میکنیم؟
من فکر میکنم خیلی خوب نتیجه گرفتیم و بهترین نتایج ممکن را تا اینجای کار به دست آوردیم. اگرچه با کره در آزادی مساوی کردیم اما یادتان باشد که اگر ورزشگاه خالی نبود حتما پیروز میشدیم. در همان بازی هم تیم ما عالی بود. بخصوص در نیمه دوم خیلی خوب بودیم. نکته باررز این بازی، درخشش سعید عزتاللهی بود. من به یاد ندارم سعید در مسابقهای تا این حد درخشان ظاهر شده باشد. عالی بود و در میانه زمین هر کاری خواست کرد. با این تیم دوستداشتنی به جام جهانی خواهیم رفت و به عنوان یک ایرانی آرزو میکنم از مرحله گروهی جام جهانی هم صعود کنیم و برای اولین بار به دور حذفی برویم.
حضور در دربی هیجان بیشتری داشت یا حضور در کارهای پربیننده سینما و تلویزیون؟
حضور در دربی با هیچ پدیدهای در جهان قابل قیاس نیست. هیجان و جوی دارد که فقط در دربی میبینید و خوشحالم که آن را تجربه کردم.
پژمان هنرمند چه تفاوتهایی با پژمان فوتبالیست دارد؟
خود را هنرمند نمیدانم. من فردی هستم که الان پیشهام بازیگری است و میخواهم پلهها را یکی یکی بالا بروم و بتوانم به زوایای هنر برسم و قبل از هر چیز انسان خوبی باشم. باز هم تاکید میکنم خودم را هنرمند نمیدانم.
کدام یک از بازیگران سینما فوتبالیتر است؟
بخش قابل توجهی از هنرمندان، فوتبالی هستند. خاصیت فوتبال این است که همه را درگیر خود میکند و هنرمندان هم فوقالعاده فوتبالی هستند. از برادران قاسمخانی که دوستان من هستند و پرسپولیسی هستند تا پیمان معادی که استقلالی است. حتی در بزرگان هنر در گذشته مثل استاد مهرجویی، استاد کیمیایی و یا استاد تقوایی که پرسپولیسی دو آتشه بودند. بازیگران و خوانندگان همه به دلیل علایق دوران جوانی، ریشههای پرسپولیسی و استقلالی دارند. شاید بعضیها به دلیل دور شدن از روزهای جوانی و احساسات خاص ان روزها، کمی التهابشان نسبت به فوتبال کم شده باشد؛ اما بعضیها هم مثل پیمان معادی همچنان داغ و پیگیر، فوتبال و استقلال را دنبال میکنند.
خانم صامتی علاقهای به فوتبال دارد؟
نه. ایشان علاقهای به فوتبال ندارند و خیلی پیگیر فوتبال و اخبارش نیستند.
راز موفقیت سریال زیر خاکی؟
خیلی واضح است. کارگردان درجه یک (جلیل سامان)، تهیهکننده درجه یک (رضا نصیرینیا)، سیما فیلم که حمایت کامل و خوبی از عوامل میکند و همین طور بازیگرانی که در هر دو فصل با تمام وجود برای این سریال بازی کردند. از هادی حجازیفر (که ستاره سینمای ماست و در فصل اول، حضوری طولانی نداشت؛ اما در همان زمان کم هم آنقدر درخشید که در فصل دوم همه سراغش را گرفتند و آرزو میکنم در فصل ۳ با ما همراه شود) تا دیگر عوامل و بازیگران. اگر بخواهم یکی دو مورد بگویم باید به کارگردان و تهیهکننده اشاره کنم. کارگردانی که چارچوب کار را خودش مشخص میکند و متن را خودش آن طور که برای مخاطب بامزه باشد، مینویسد و برای مردم به شدت ارزش قائل است و فکر میکنم به همین دلیل هم زیرخاکی مورد اقبال مخاطب قرار گرفت. جلیل سامان، کارگردانی است که کارش را بلد و در کارش به شدت دقیق است. هم ایشان و هم تهیهکننده کار واقعا جدی هستند در کارشان. اینها را میگویم چون حقشان همین است.
از سریال پژمان به این سو چه اتفاقات مثبت و منفی در زندگیتان افتاد؟
یاد گرفتم کنار آدمهای بزرگ کار کنم و این بهترین اتفاق بود. کنار آدمهای کاربلد کار کردن لذت دارد و من این لذت را تجربه کردم. کنار کارگردان های بزرگ و بازیگران نامدار بازی کردم. بیشتر از سریال و فیلم، تئاتر کار کردم و این به من آموخت که همیشه باید یاد بگیرم. تئاتر را خیلی دوست دارم و متاسفانه غیر از این دو سه سالی که سالنهای تئاتر به دلیل کرونا بسته شد من همیشه هنرآموز مکتب تئاتر بودم. فکر میکنم بسته شدن سالنهای تئاتر، غمانگیزترین اتفاق برای هنر کشور بود. تئاتر به من کمک کرد تا باتجربهتر شوم و پختهتر جلوی دوربین بروم.
بهترین فیلم و سریالی که در آن بازی کردید؟
همه کارهایی که در پرونده من دیده میشود را دوست دارم. بعضی فیلمها برای خنداندن مردم ایران ساخته میشود که اتفاقا من با افتخار در آنها بازی میکنم. مثل دینامیت، خوب بد جلف، تگزاس و … بعضی کارها هم کمدی هست؛ اما به سینمای هنر نزدیک است و نگاه فلسفی به زندگی دارد مثل جهان با من برقص که فکر میکنم یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ماست. نه به این دلیل که من در آن بازی کردم بلکه به دلیل حس و حال و شرایط فیلم. برای همین نمیتوانم کار خاصی را انتخاب کنم. دیوار به دیوار، پژمان، زیرخاکی، شیشلیک، سوء تفاهم، جهان با من برقص، دینامیت و باقی کارها همه از نظر من زیبا و قابل دفاع است. من همه آنها را دوست دارم. از همه کارهایم دفاع میکنم چون انتخاب من همین بوده و از همه بزرگانی که اجازه دادند کنار آنها بازی کنم، تشکر میکنم.
پشت صحنه فیلمها، چقدر فوتبالی است؟
اگر دربی باشد بازی ملی، بازیهای جام جهانی یا بازیهای مهم فوتبال دنیا، در پشت صحنه خیلی بحث فوتبالی میشود؛ اما در شرایط معمولی، همه چیز عادی است و همه کار خودشان را انجام میدهند. با این حال فضای فوتبالی غالب است چون خیلی از بچهها فوتبالی و خیلیهایشان عاشق فوتبال هستند.
بهترین بازیگرانی (خانم و آقا) که کنارشان بازی کردید؟
نمیتوانم یک یا دو اسم ببرم. همه هنرمندانی که با آنها بازی کردم شماره یک بودند. بعضیکارها عالی از آب درآمد و بعضی کارها هم معمولی شد؛ اما آنها همه بینظیر بودند و بازی کردن کنار آنها برای من افتخار بود و از آنها تشکر میکنم اجازه دادند کنارشان بازی کنم.
بازیگر خارجی مورد علاقه شما؟
خیلی سخت است اسم یک نفر را ببرم. همه بازیگرانی که همه دوست دارند من هم دوست دارم؛ اما بازی متیو مک کاناهی و مریل استریپ را بیشتر.
زمانی با سام درخشانی همه گیشهها را مال خود کرده بودید. باز هم با سام همبازی میشوید؟
سام عزیز دل من است و یکی از بهترین دوستانم. متاسفانه زمان زیادی هست که همدیگر را نمیبینیم. فعلا تصمیم ما این است که روی کارهای تکی تمرکز کنیم و کنار هم نباشیم؛ اما شاید روزی دوباره کنار هم قرار بگیریم. همبازی شدن ما دو نفر اصلا بعید نیست.
گفته بودید آرزو دارید مربی شوید. با توجه به موقعیت درخشانتان در عرصه هنر باز هم این آرزو را دارید؟
آرزو دارم روزی سرمربی یک تیم بزرگ شوم؛ اما مربیگری یک کار ۲۴ ساعته است و زمان زیادی میگیرد. اصلا کار راحتی نیست و مستلزم این است که من همه پیشنهادها را رد کنم و متمرکز شوم روی مربیگری. با آنکه خیلی مربیگری را دوست دارم؛ اما اعتراف میکنم کار بسیار طاقت فرسایی است.
با وجود علاقه به تئاتر، خیلی در این عرصه کمرنگ شدهاید. چرا؟
من در تئاتر کمرنگ نشدهام. تئاتر کلا تعطیل شده است. به محض آنکه تئاتر دوباره رونق بگیرد من هم به سمتش میروم چون خیلی دوستش دارم.
کدام کارگردان پیشنهاد بدهد سینما را برای او رها میکنید و به تئاتر میروید؟
من تئاتر را بیشتر از سینما دوست دارم و این را همه میدانند. اگر یک متن و یک کار خوب پیشنهاد شود بلافاصله قبول میکنم چون عاشق تئاتر هستم.
کدام اشتباه در زندگیتان بوده که اگر به عقب برگردید اصلا تکرارش نمیکنید؟
اشتباه زیاد داشتم چون همه اشتباه میکنند؛ اما فکر میکنم آن اشتباهات و تلاش برای تکرار نشدن آن اشتباهات باعث شد به تصور خودم روی ریل موفقیت قرار بگیرم.
وضع مالی فوتبالیستها بهتر است یا هنرمندان؟
در مورد این سوال نمیتوانم نظری بدهم. علاقهای هم ندارم حرف بزنم.
به نظرتان پیشگو گرفت؟ میگویند تعطیلی ناگهانی پیشگو برای حاشیههای برنامه الناز حبیبی بود. درست است؟ اگر از قبل قرار بود اینجا تمام شود چرا اعلام نکردید؟
نه؛ پایان برنامه پیشگو برای خانم حبیبی نبود. ما طبق قرارداد ۲۰ برنامه ضبط کردیم. به نظر من پیشگو، برنامه بسیار خوبی شد. سلیقه من این بود و فکر میکنم برنامه تاکشو یعنی پیشگو. برنامههای آقایان پسیانی، صحت، کریمی و معجونی عالی بودند و سلیقه من در مورد گفتگو در یک برنامه دقیقا همین بود. قبول دارم که نمیشود رضایت همه مردم را جلب کرد؛ اما به عقیده خودم برنامه خوبی بود و مخاطب خودش را هم داشت. ما طبق برنامه جلو رفتیم و کارمان را درست انجام دادیم و به اهدافمان هم رسیدیم.
حاشیههای دنیای هنر بیشتر است یا دنیای سینما؟
هر چیزی که در آن پول و شهرت وجود داشته باشد، حاشیه هم دارد. هر دو پر از حاشیه هستند و بعضی مواقع حاشیه یکی از دیگری بیشتر میشود.
و سوال آخر. نظرتان درباره عادل فردوسیپور و برنامه ۹۰
همه میدانند من چقدر عادل را دوست دارم و چقدر دلم برای ۹۰ او تنگ شده است. امیدوارم دوباره او را در قاب تلویزیون ببینم.
منبع: پارس فوتبال
کلیدواژه: پژمان جمشیدی پژمان جمشیدی خبر ویژه دوست دارم تنگ شده فکر می کنم فوتبال ما جام جهانی برای همه تیم ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت parsfootball.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس فوتبال» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۳۶۶۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
عصر ایران - شاید کمتر از یکماه پیش که خبر اکران نزدیک مست عشق در رسانههای سینمایی مطرح شد، کمتر کسی پیشبینی چنین موفقیتی در گیشه سینمای ایران را برای این فیلم متصور میشد.
مست عشق، در اولین روز فروش رکورد بالاترین فروش روز اول سینمای ایران را شکست. پیش از این، بالاترین فروش روز اول سینما در روز تعطیل 2 میلیارد و 300 میلیون تومان بود و در روز غیر تعطیل یک میلیارد و 300 میلیون تومان. اما روایت زیبای شمس و مولانا در اولین روز اکرانش که در یک روز غیر تعطیل رخ داد، این دو رکورد را یکجا شکست و به عدد اعجاب انگیز و بی سابقه 3 میلیارد و 500 میلیون تومان در روز اول اکران رسید.
مست عشق در حالی توانست با 50 هزار مخاطب در روز نخست به این رکورد برسد که پیش از این، تنها فیلمهای کمدی توان صدر نشینی داشتند و حتی نزدیک شدن به این اعداد برای فیلمهای غیرکمدی بیشتر شبیه رویا بود.
در حالیکه از اوایل اسفندماه سال گذشته، شایعات پراکنده درباره اکران نوروزی این فیلم در محافل سینمایی مطرح می شد، به یکباره و به دلایل نامشخص (و البته مشخص!) از گردونه اکران نوروز کنار رفت و زمزمه این شایعات از اکران نوروز به اکران عید فطر تبدیل شد. اما عدم اکران این فیلم در عید فطر باز هم بر حواشی نه چندان کم این فیلم افزود تا آنکه عوامل تولید فیلم با رونمایی از موسیقی تیتراژ فیلم با صدای علیرضا قربانی خبر از اکران فیلم در هفته پس از عید فطر دادند اما این خبر نیز نقطه پایان حواشی تمام نشدنی این فیلم نبود چراکه در فاصله یک روز تا شروع اکران، روابط عمومی فیلم خبر از تعویق اکران فیلم به دلایل فنی و آماده نبودن فیلم داد که همین موضوع با توجه به زمان طولانی تولید فیلم، بر حواشی آن بیش از پیش افزود و گمانهزنیهای درخصوص فشار سازمان سینمایی برای انجام اصلاحات در فیلم و مقاومت گروه سازنده در مقابل این درخواست را رقم زد.
به هر روی این فیلم پس از یک هفته تأخیر اعلام شده از تاریخ پنجم اردیبهشت ماه در حالی وارد گردونه رقابت اکران شد که دو فیلم کمدی پر قدرت همچون سالهای اخیر سینمای ایران در این عرصه در حال یکهتازی بودند و کمتر کسی شانسی برای مست عشق در رقابت با این کمدیها قائل بود؛ تمساح خونی که به تازگی رکورد رسیدن به فروش یک میلیارد تومان در ۴۰ روز را از آن خود کرده بود و سال گربه که در اولین هفته اکران خود رکورد فروش اولین روز، سه روز اول و هفته اول فیلمهای سینمایی را بدست آورده بود.
اما پیشفروش پانصد میلیون تومانی در اولین روز آغاز پیش فروش و در فاصله سه روز مانده تا شروع اکران فیلم، زنگ خطری جدی برای فیلمهای رقیب بود که این بار با حریفی دست و پا بسته رو به رو نخواهند بود.
استقبال از پیش فروش فیلم چنان زیاد بود که بسیاری از سینماهای کشور از بامداد روز چهارشنبه، اکران فیلم را با سانسهای فوقالعاده آغاز کردند. اتفاقی که سالها بود برای فیلمهای غیر کمدی در سینمای ایران تبدیل به رویا و آرزو شده بود.
مست عشق در زمان انتشار این گزارش، فروش 28 میلیارد تومان در فاصله تنها ۵ روز از شروع اکران را پشت سر گذاشته و تمامی رکوردهای سینمایی را از آن خود کرده است.
استقبال بسیار زیاد مخاطبان از فیلم، سالنهای پر از تماشاگر در تمامی سانسها از سانسهای اصطلاحاً مرده ساعت ۱۳ و ۱۵ عصر تا سانسهای فوقالعادهی بعد از نیمه شب، همگی نشان از علاقه بینندگان و به دست گرفتن نبض مخاطب توسط این فیلم دارد. موضوعی که برای نخستین بار در تاریخ سینمای ایران توسط یک فیلم آن هم با حال و هوای عشق و حول زندگی شاعران و اسطوره های ادبی ایران زمین شکل گرفته است.
تشویقهای مردم در انتهای فیلم در سالنهای سینما، همخوانی ترانه علیرضا قربانی با شروع تیتراژ پایان فیلم در سالنها، تقاضای بلیت برای نشستن بر روی زمین در حالی که ظرفیت سالنها تکمیل شده است و به اشتراک گذاشتن لحظاتی از فیلم با دیالوگهای شمس و مولانا در این فیلم در شبکههای اجتماعی توسط مخاطبان، همه و همه در حالی رخ میدهد که این اتفاقات را تنها و تنها در ایام رونق و شکوه جشنواره فیلم فجر سالهای دور شاهد بودیم.
از سوی دیگر اقبال منتقدان و اهالی سینما نسبت به این فیلم نیز در نوع خود جالب توجه و حائز اهمیت است. گویی برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران، گروهی دست به تولید فیلمی زدهاند که توانسته توجه همزمان مخاطبان عام و منتقدان خاصاندیش و نکتهسنج سینما را جلب نموده و در یک نقطه مشترک به هم برساند؛ اینکه با فیلمی خاص، با قصهای جذاب و روایتی پر کشش همراه با تولید و پروداکشن قابل قبول مواجه هستیم.
بدون شک دستیابی به چنین ترکیبی از رضایت قاطبه مخاطبان در این فیلم میتواند، راهنمای سایر تهیهکنندگان و کاگردانان سینمای ایران برای تولید بیشتر آثاری از این دست و در نهایت، نیل به هدف اعتلای سینمای ایران باشد و در حالی که در سالهای اخیر، نگاه تجاری حرف نخست را در سینمای ایران زده و تفکر سنتی بر این اعتقاد بوده است که تنها فیلم های طنز قابلیت اقبال عمومی را دارد، مست عشق میتواند مسیر جدیدی را در تاریخ سینمای ایران باز نماید.
ادبیات کهن پارسی، سرشار از قصه های جذابی است که با بروز و ظهور پدیده هایی همچون مست عشق، فضای سرمایه گذاری برای تولید بیشتر آثاری از این دست که به نوعی ادای دین به فرهنگ و ادب و تاریخ و تمدن ایران و اعتلای آن است را بیش از پیش تسهیل خواهد نمود و البته باید این نکته را نیز بپذیریم که اقبال عمومی مخاطبان به آثار کهن ایرانی از جمله حکایت مولانا و شمس در مست عشق یک پیام روشن دارد و آن هم تغییر ذائقه مخاطب است.
اگرچه شاید برای پیشبینی سقف فروش مست عشق و حد نهایی اقبال مخاطبان به این فیلم کمی زود باشد، اما مسیر پیشرو و میزان فروش این فیلم تا این لحظه، نشان از تداوم این اشتیاق مردم نسبت به فیلم و شکلگیری عصر جدیدی در سینمایی ایران دارد که در آن عمق و اندیشه آثار سینمایی حرف اول را خواهد زد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: برای تماشای بازیگران ترکیهای یا قصۀ شمس و مولانا؟ «مست عشق» نیامده رکورد فروش روز اول سینمای ایران را شکست هستی تا سرمستی؛ به بهانه فیلم «مست عشق»